همین جوری

آخرین مطالب

رمضانه

چهارشنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۲، ۱۵:۳۰

دیشب یه چیزی به ذهنم رسید که برام یک کم وحشتناک بود 

داشتم فکر می‌کردم که همین الان چند نفر دارن خدا رو صدا می‌زنن

چند صد ملیون؟ 

چند صد میلیون آدم که خیلی‌هاشون از من خیلی بهتر هم هستند همین الان

دارن با خدا صحبت می‌کنن و احتمالا ازش همون چیزایی رو میخوان که من دارم درخواست می‌کنم؟

حالا اصلا چرا خدا باید میان این چند صد میلیون آدم حرف من رو گوش کنه؟ چرا اصلا باید به من هم

توجه کنه؟

 وقتی توی همین لحظه چند میلیون نفر دارن صداش می‌کنن که هیچ‌کدوم هم تو دلشون برای تموم

شدن ماه رمضون روزشماری نمی‌کنن،

 چرا باید به حرف من که دارم روزشماری می‌کنم گوش کنه؟

 وقتی اونایی که هیچ کار بدی نکردن یا لااقل کارای بد خیلی کم‌تری انجام دادن دارن صد برابر من 

ازش تقاضای بخشش می‌کنن، 

چرا باید من رو که حالا اون قدر هام از کارام ناراحت نیستم ببخشه؟

 

« اگر نبود آن‌چه امید می‌رود از کرمت و هشدار نداده بودی ما را که مبادا از مهربانی‌ات ناامید

شویم، بی‌تردید وقتی به بعضی چیزها فکر می‌کردم، به کل ناامید می‌شدم»

  • ۹۲/۰۵/۰۹
  • سیدمحسن

نظرات (۱)

  • حمیدرضا رفعت نژاد
  • همون حکایته که میگه:
    تو را نادیدن ما غم نباشد
    که در خیلت به از ما کم نباشد

    ولی جوابش رو با این غزل از حافظ به خودم میدم که:

    ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه؟
    مست از خانه برون تاخته‌ای یعنی چه؟

    بعد میاد جلوتر میگه:
    شاه خوبانی و منظور گدایان شده‌ای
    قدر این مرتبه نشناخته‌ای یعنی چه؟

    هر کس از مهره‌ی مهر تو به نقشی مشغول
    عاقبت با همه کج باخته‌ای یعنی چه؟

    و این سوال جواب نداره!

    وبلاگت هم مبارک رفیق


    پاسخ:
     ممنون که قدم رنجه کردی 
    سلامت باشی رفیق :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی