عاقبت
جمعه, ۲۳ آبان ۱۳۹۳، ۲۲:۰۱
در نوشته قبلی من به اشتباه نام جناب «زهیر» را «زبیر» نوشته بودم که دوستی لطف کرده بود و در نظری خصوصی این اشتباهم را گوشزد کرد. با خودم گفتم این دو نفر، که نامشان تنها در یک حرف متفاوت است، سرنوشتشان کاملا در تضاد با دیگری.
***
جناب «زهیر بن قین» در سفر از مکه به کوفه با امام حسین علیه السلام هم مسیر بوده است ولی ظاهرا از ملاقات با ایشان اجتناب میکرده تا اینکه در میان راه امام خود فرستادهای میفرستند و او را دعوت میکنند. از مکالمه امام و زهیر چیزی نقل نشده. یعنی ظاهرا شخص سومی در این ملاقات نبوده که بخواهد سخنی نقل کند.
شب عاشورا که امام فرمود حالا که شب است بروید و در تاریکی آن پراکنده شوید. فرمود «اینها جز من به دنبال کس دیگری نیستند.» زهیر گفت: «به خدا که چقدر دوست داشتم هزار بار بکشندم و زنده شوم تا خدا به این وسیله جان تو برادارن و اهلبیتت را حفظ میکرد.»
***
بعد از پیامبر، همه به عقب برگشتند. همه جز عدهای انگشت شمار. «اهل کساء» دل شب کوچهها را میگشتند. از و مهاجر و انصار و بدریون کسی نمانده بود مگر آنکه در خانهاش را کوبیده بودند، حق خود را یادآوری کرده بودند، به یاری خوانده بودندش. جز چهل و چهار نفر، کسی دعوتشان را اجابت نکرد. صبح که شد اما، از این چهل و چهار فقط چهار نفر پیدایشان شد: سلمان، ابوذر، مقداد و زبیر بن عوام.
سه شب دیگر هم این ماجرا تکرار شد اما صبح جز این چهار نفر کسی نیامد. آفایمان بییاور مانده بود. دستانش بسته بود که با پیامبر عهد بسته بود جان خود را حفظ کند. زبانش اما در کام نماند. گفت آنچه باید میگفت. کسی از آن طرف به گمان خودش خواست جوابی دهد، دید زبیر کنار آقاست، گفت که از رسول خدا شنیدهاست «زبیر مرتد از اسلام کشته میشود.» سلمان میگوید که امیرالمومنین به من گفت که «راست میگوید، زبیر بعد از قتل عثمان با من بیعت میکند و بیعت مرا میشکند و مرتد کشته میشود.»
***
گیج میکند آدم را حکایت زیبر.. مگر میشود آنکه یکی از تنها چهار نفری که بر عهد و بیعتش در زمان رسول خدا باقیمانده، چند سال بعد بیعتیش را با همین آقا بشکند؟ چه میشود که یکی از آن بلندی این چنین پایین بیفتد؟ نکند همین کارهایی که میگوییم «خیلی بد نیست»، «اشکالی نداره، خدا میبخشه»، «همه از این بدترش رو میکنند»؛ همینها آدمها را بدبخت میکند؟ +
قسمت مربوط به جناب زهیر از «لهوف» نقل شده است. اواخر باب اول و اوایل باب دوم.
بخش دوم متن از کتاب سلیم بن قیس، حدیث دوم. و چه کتابی است این کتاب سلیم...
انشالله پستی مخصوص این کتاب بنویسم
- ۰ نظر
- ۲۳ آبان ۹۳ ، ۲۲:۰۱