تمامِ ترس من این است
یک شب بخوابم و
صبح
رخسارِ تو را به یاد نیاورم.
تا میتوانم تماشا خواهم کرد. هر چیزی را تماشا خواهم کرد. چشمهایم رو به شب میروند. ترسم بیهوده نیست من میترسم از احتمالِ ندیدن تو میترسم.(سید علی
صالحی) نمیدونم فک کنم خیلی ربط نداشت ولی اینم قشنگ بود به نظرم..
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
قدیمیه، ولی شبیه...
"خورشید گر خاموش شود غمی نیست،
فردا مرا طلوع چشمانت بیدار می کند"